اول عشق و بعد ۱ ازدواج موفق؟

خیلیها میگویند ازدواج عاشقانه باعث دوام و طولانی شدن عمر زندگی میشود و برای آن مثال هم میآورند اما از طرفی هم بین دوست و آشنا زوجهایی را میبینند که با وجود عشق قبل از عروسی، بعد از چند سال کارشان به جدایی کشیده. دیدن و شنیدن این موارد خیلی وقتها باعث میشود که سردرگم میشویم و این سوال در ذهنمان بزرگ و بزرگتر میشود. در ادامه این بخش از مسائل ازدواج سایت هوران همراه ما باشید.
خواستگارانم را رد میکنم، تا عاشق شوم!
هربار که خواستگار برایم میآمد و جواب منفی میدادم، باید خودم را برای بحث و کلنجار رفتن با خانواده آماده میکردم، دیگر ازحرفهای تکراریشان خسته شده بودم. میفهمیدم که برای آیندهام نگران هستند، اما دلم میخواست مرا به حال خودم بگذارند و درکم کنند.
اولش، همه دلایلی که برای رد خواستگارانم میآوردم را باور میکردند اما بعد از مدتی مادرم میگفت اصلا همان زمان که کسی زنگ میزند و برای خواستگاری آمدن اجازه میگیرد، بدون اینکه بدانم طرف مقابلم چه ویژگیها و شرایطی دارد، جواب منفی را آماده کردهام تا وقتی مراسم تمام شد اعلام کنم.
اینکه اطرافیانم را قانع کنم که نمیتوانم بدون علاقه و شناخت قبلی، به عنوان شریک زندگی روی کسی فکر کنم، کار سختی بود.
مثل سابق دوستم نداشت
در دانشگاه با او آشنا شدم. عسل دختر خوب و خوش سر و زبانی بود. همیشه لبخند به لب داشت و کنارش حسی را تجربه میکردم که پیش از آن هرگز تجربه نکرده بودم. مادرم که اصرار زیادی به عروسی من داشت، به محض اینکه فهمید عاشق شدهام به تهران آمد و با هم به خواستگاری عسل رفتیم.
اختلاف دو خانواده زیاد بود و مادرم سعی میکرد مرا قانع کند که منصرف شوم اما گمان میکردم به خاطر وضعیت مالی نامناسب خانواده عسل میخواهد این وصلت سر نگیرد. او شبانه قهر کرد و به مشهد برگشت و با اصرار فراوان من سه هفته بعد مجددا به تهران آمد و من و عسل عقد کردیم. زندگی مشترکمان تنها دو سال دوام آورد و در این دو سال هر روزش برایم تلخ و سخت گذشت.
عشق بعد از ازدواج به سراغمان آمد
هنوز هم وقتی به واسطهی مزدوج شدنمان فکر میکنم، برایم جالب است که چقدر خوب من و امیر، روحیات و ویژگیهایمان را شناخته بود که ما را به همدیگر معرفی کرد. آنقدر خوب که همیشه با خودم میگفتم حتما خدا ما را برای هم آفریده است.
هر چند تا قبل از آن مثل بسیاری از دخترها دوست داشتم همسر آیندهام را قبل از مراسم خواستگاری، جایی مثل دانشگاه یا محل کار دیده باشم و یک جور شناخت و آشنایی کلی نسبت به او داشته باشم اما خواستم به خودم فرصت بدهم انتخاب بدهم.
جایگاه عشق قبل از عروسی است یا بعد از آن؟
انتخاب سختی است. در هر دو حالت میترسی با بن بست مواجه شوی اما ناچاری یک راه را برای ازدواج انتخاب کنی. تجربههای آدمهای اطراف باعث میشود روز بهروز مرددتر شوی و هرکسی تلاش میکند نسخهای برایت بپیچد.
برای اینکه بدانیم بالاخره بهتر است همسرآیندهمان را چطور انتخاب کنیم و کدام یک از این انتخابها نتیجهی بهتری دارد، گفت وگویی داشتیم با مریم سادات ظهوریان، کارشناس مسائل اجتماعی؛ که در ادامه میخوانید.
+ بهتر است اول عاشق کسی بشویم بعد با او ازدواج کنیم یا میشود با کسی که برای اولینبار او را در مراسم خواستگاری میبینیم هم خوشبخت شد؟
– ازدواج چیزی نیست که بگوییم میتواند با عاقلانه بودن یا عاشقانه بودن به ثمر برسد. ازدواج مثل دوست پیدا کردن راحت است، اما نگه داشتن آن سخت است. وقتی دو نفر ازدواج میکنند، مثل یک دوستی قانونی است، اما مهم استحکام زندگی است.
یعنی وقتی دو نفر بعد از مدتی با هم بودن، اشتراکات خانوادگی، مالی یا فرزندی بینشان ایجاد میشود آنوقت میشود این ازدواج را با ثبات دانست. عاقلانه و عاشقانه بودن دو فاکتور مکمل برای ازدواج هستند و هیچکدام به تنهایی کافی نیست.
+ یعنی هیچ تضمینی نیست که بتوان گفت یکی از این ازدواجها موفقتر خواهد بود یا ازدواج عاقلانه عمر طولانیتری دارد؟
– نه اصلا، در مورد هیچکدام قطعیتی وجود ندارد و خب ازدواج یک رابطه منطقی هم نیست که بگوییم صرفا باید عاقلانه باشد، قطعا باید احساس، عشق و عاطفه در کنار عقل و منطق باشد که استحکام خوبی به ازدواج بدهد.
+ خیلی از دخترها و پسرها نگران هستند که بعد از ازدواج با فردی، به اوعلاقمند نشوند. به همین خاطر دوست دارند اول عاشق شوند و بعد ازدواج کنند، به نظر شما ممکن است بعد از ازدواج عشق و علاقه بهوجود نیاید؟
– اگر یک دختر کلیت شرایط و شخصیت خواستگارش را قبول داشته باشد عشق و علاقه هم پیش میآید، چون چه دختر و چه پسر وقتی بخواهد مورد قبول طرف مقابلش باشد، بعد از ازدواج کارهایی برای جلب رضایت او انجام میدهد و این جلب رضایت باعث عشق بیشتر میشود.
همین که من به خاطر سلیقهی تو… تو به خاطر سلیقهی من… و همین گذشتها باعث بهوجود آمدن عشق و علاقه میشود. مگر اینکه پایههای اولیه درست چیده نشده باشد یا مثلا دختر یا پسر به اجبار خانواده با فردی ازدواج کرده باشد.
+ برای دختری و پسری که فقط میخواهند عاشق شوند و به غیر از این، همه گزینهها را رد میکنند، چه پیشنهادی دارید که در آینده با مشکل مواجه نشوند؟
– من فکر میکنم این افراد در واقع هیچ معیار و ملاکی ندارند و احساسی تصمیم میگیرند، اگر معیاری برای ازدواج داشته باشد، ممکن است آن معیارها را در فردی که به خواستگاریاش میآید و یا خواستگاریاش میرود پیدا کنند، بنابراین بهتر است ملاکهایشان را مشخص کنند و نسبت به آنها آگاهی داشته باشند.
منبع : سایت جیم
نویسنده : مائده کاشیان
۱۰ , مرداد ۱۳۹۹